تعطیلات تابستانه 94
بلاخره تعطیلات تابستانه من هفته اخر مرداد ماه به مدت یه هفته فرا رسید و منم حسابی خوشحال بودم که یه هفته میتونم با دخترم عشق و حال کنیم. مامانی و بابایی عزم کلاردشت شدن و من با اینکه خیلییییی دلم میخواست برم اونجا ولی به خاطر هوای سرد کلاردشت و اینکه ممکنه تو این هوای سرد اذیت بشی منصرف شدم بعدش تصمیم به رفتن بیرجند با هواپیما گرفتم که دوتایی بیریم خونه دایی محمد که اونم به دلیل پر بودن پروازها کنسل شد. خلاصه گفتم نهایتش تو خونه میمونیم و برنامه ریزی لازمو برا کیف کردیم این هفته انجام میدیم 5 شنبه و جمعه ککه طبق معمول به رسیدگی کارای خونه و تمیز کاری گذشت ولی روز جمعه باباجونه خودم که با مامان رفته بودن گرمسار زنگ زدن و اصرار که حالا ک...
نویسنده :
مريم
10:54