نه ماه بارداری
ماهه اول ،دوم ،سوم به سرعت سپری میشد و من در بخاطره هم نفس شدن باتو ،بخاطره هم خانه شدن باتو هر روز عاشق تر میشدم و حسی که قادر به بیان زیبایی آن نیستم هر روز برایم زیباتر میشد.حرکتهای ارام و ماهی وار تو مرا به آرامش مطلق فرو میبرد و هر روز خدارا بخاطره داشتنت شکر میکردم.هر روز با کلام خدا سعی میکردم روحت را آرامش دهم تا پس از امدن به این دنیا با کلامش و ایه هایش انس گیری و آرام شوی. نازنیمن هر ماه که میگذره بی تابتر می شوم برای دیدنت،بویدنت و لمس دستان کوچکت گرچه از طرفی دلم برای هم خانگیمان تنگ میشود . زیباترین حس دنیاست که بدانی قلبی با قلب تو میتپد ،نفسی با نفس تو زنده است ،موجودی با تو میخوابد و با تو بیدار میشود خدیا شک...
نویسنده :
مريم
11:36