جشن تولد یکسالگی عشق مامان
عزیزه دلم
جشن تولد یکسالگیت هم به خوبی برگزار شد.البته چند روز زودتر چون میخواستم واکسن یکسالگیت رو بزنم برا همین یه چند روز زودتر یعنی دوم بهمن روز پنج شنبه مهمونی رو برگزار کردیم.
کارای جشن و از چند شب زودتر شروع کردم و تقریبا تمومه کارا و هماهنگی های و تزیینات به عهده خودم بود و با اینکه سرکار بودم ولی شبا تا 12 ،1 شب مشغول درست کردن غذا و ریسه بادکنک و بقیه کارا بودم ،متاسفانه بابا جون هم تا دیر وقت سرکار بود و نمی رسید کمک من کنه فقط مامانی تو نگهداری تو و پذیرایی روز جشن خیلی کمک حالم بود که دسته گلش درد نکنه.ولی اصلا مهم نبود چون با وجود همه خستگی ها لحظه لحظه کاراهایی رو که میکردم با نهایتتتتتتتت عشق بود و دلم میخواستم تا اونجایی که از دستم بر میومد برا دخترم سنگ تموم بزارم.و خدارو شکر همه چی در نهایت سادگی و زیبای (البته از نظر خودم و همچنین به گفته بقیه)انجام شد.
خلاصه همه چیز اونجوری که دوست داشتم انجام شد فقط دلم میخواستم بقیه دوستا و اقوامم دعوت کنم ولی متاسفانه به دلیل شرایط و محدودیت جا که داشتم با حدود بیست نفر جشن وبرگزار کردیم.جشن خیلیییی خوبی بود به همه هم کلی خوش گذشت از جمله دختره گلم که یه دنیا ماه بود و حسابی نانای و دست دستی میکرد.
اینم عکسای تولد عزیزترینم
تزیینات خونه که سعی کردم در عین قشنگی ساده و شیک باشه
عکس پرنسس مامان
عکس کیک که اونم با جستجوی فراوان از مدلهای کیک توی اینترنت پیدا کردم که قناد محترم هم نسبتا شبیه خوده مدل درستش کرد
عکس پرنسس نازم با کیک تولدش
و در آخرعکس میز غذا شامل میگو ،ته چین ،کشک بادمجان، سالاد الویه و دسر کارامل و دسر ژله بستنی به شکل پاپیون و تزیینات مربوطه