35 ماهگی
35 ماهگی عشقم و اولین عروسی
بله دخترم اولین عروسی رو تجربه کرد و اینقددددددر هیجان زده بود و شد که قابل وصف نیست اولش بخاطر صدای بلند آهنگ گریه میکرد و میگفت آهنگ و کم کنین ولی بعدش کم کم عادت کرد و کلی بهش خوش گذشت عروسی دختر دایی بنده بود و یجورایی خودمون صاب مجلس بودیم و ترکوندییم.خانم خانوما هم از اون تاریخ تا حالا همش روسری سفید به کمر میبنده جوری که دنباله دار بشه مثل لباس عروس و می رقصه و در حین رقص گوشه روسری رو میده بالا ادای عروس و جز به جز در میاره
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی